نتایج جستجوی عبارت «محمد علی حداد» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
بیاد شهیدان حبیب و محمدرضا و محمد حسین کردگاری و علیرضا اکرامپور و اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
تقدیم تو یارب حسین تقدیم تو یارب رضا تقدیم تو یارب حبیب قهرمانانم ای حی سبحانم یارب فداکردم بجان در راه تو هر سه جوان ای خالق هفت آسمان این نوجوانانم ای حی سبحانم در راه تو ای داورم بگذشتم از جان و سرم از هرچه بودی بـرتــر ایـن سرفـرازانم‌‌ ای حی سبحانم تا دین تو ماند بجا دادم براه تو رضا کردم به عهد خود وفا ای مالک جانم ای حی سبحانم دیدم شیاطین جهان بسته کمر در این زمان برانقلاب...
به یاد شهیدان صفر علی زردشت و علیرضا شکاری و علی دلداری و محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لاله‌های‌سـرخ‌ما گلگون‌ کفن رفتند‌یاران‌ تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن‌ رفتند یاران تا بماند دین‌حق‌مردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون کفن رفتند یاران چون‌به ‌سرحد ‌صفا‌و پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن رفتند یاران هر‌یکی‌شیری‌دلاور هریکی‌سروی‌خرامان هریکی‌دررزم‌دشمن برق‌سوزان‌موج وطوفان لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن رفتند یاران دشمن‌بعثی ز‌بیم و‌خوفشان‌ترسان و لرزان تیرهای‌جانگزاشان قلب دشمن را شکافان لاله‌های‌سرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریک‌چون...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانه‌های وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشه‌ای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانه‌ای به‌ظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقه‌مند به اسلام در نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پس‌ازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
به یاد شهیدان علی اصغر تمنادار و محمد جواد همتائی و حسین مهربان و علی اکبر احمدزاده و ذبیح الله حقیقی و علی مروی و عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
لاله‌های آتشین                          جانفدا در راه دین              ذکرشان با ما چنین                       ما به فرمان امام جان شیرین داده ایم (2)  می‌رسد از لاله ها                          عاشقان  با صفا این پیام دلربا                              بهر قرآن و نظام                ما به فرمان امام                      جان شیرین داده‌ایم   جان شیرین داده‌ایم(2) لاله های آتشین                    پاک و ناب و بی قرین در صداقت برترین                        با وفا در راه دین بر زبانشان این کلام                       ما به فرمان امام    جان شیرین داده‌ایم (2) این عزیزان جهان                         نرّه شیران جوان اکبران این زمان                            سرفراز از امتحان در نثار این...
اعزام به اهواز جهت کمک به رزمندگان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
در سال 1367 یک گروه 12 نفری از بانوان شهرستان نی‌ریز به اهواز اعزام شدند. از این تعداد 8 نفر از شهر نی‌ریز و 4 نفر از شهر آباده طشک بودند که اسامی آنان به شرح ذیل می باشد: 1- جهان خانم حسین زادگان: مادر شهیدان حبیب، محمد رضا و محمد حسین کردگاری 2- مخمل خارچین: مادر شهید ماجدی 3- نجیبه مرتضایی: خواهر شهید غلام مرتضایی 4- گل جان محمد جانی 5- صغری امینی 6- زینب زارع پیشه 7- بی بی گل معدلی 8- زهرا شاکر 9-...
مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نی‌ریز در این عملیات متحمل شدند می‌گوید‌: بچه‌ها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند‌، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان می‌کشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی می‌کردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده می‌شد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات می‌آمد غذای سرد را تحویل می‌داد و بر می‌گشت. از نظر آب هم از آب...
خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهه‌های جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار‌، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم.‌ امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم‌. امّا از برخی موارد نمی‌توان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها ‌که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بوده‌اند‌، اکتفا می‌کنیم‌. نخستین مورد‌، حالات سردار شهید حسین عیدی...
گفتن کلمه‌ای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچه‌ها شهید و مجروح شدند‌. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت ‌‌می‌کردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سید محمدجعفر (امین) قرشی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سيد محمد جعفر (امين) قرشي »
سید محمد از سرزمین سبز ایمان بود و مرد میدان کارزار. شکوه ایستادگی را از کوه‌ها فراگرفته بود و بخشندگی و سخاوت را از کشتزارها، او مسافر بود، مسافر کوی شهادت و نگاهش به فانوس هدایت در برج توحید. روز ۱۳۵۰/۶/۲۸ در شهرستان نی‌ریز و میان خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه هستی گذاشت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده گذراند. باهمت خانواده از معارف ناب اسلامی بهره‌مند شد و بر اساس احکام نورانی اسلام تربیت و پرورش...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی‌اصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. پدرش سال‌ها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت می‌کرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک می‌ریخت و دل را به عشق آنان جلا می‌داد. آن‌ها فرزند نورس را «علی‌اصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علی‌اصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...